فریدریک فروبل
فریدریک ویلهلم فروبل در شهر تورنیک در شکور آلمان به دنیا آمد. از هما کودکی مادرش را از دست داد و تا آخر عمر متاثر از مرگ مادرش بود. تا ۱۰ سالگی در روستا درس خواند او مهارت زیادی در ارتباط گرفتن با کودکان هم سن و سال خودش نداشت . به مدت ۲ سال شاگر جنگلبان بود و در همان مدت مطالعات زیادی در باب چوب و طبیعت و حشرات انجام داد.
سپس برای ملاقات با برادر بزرگش به شهر ینا رفت. در آنجا مانند برادرش به دانشگاه رفت و در دانشگاه با وجود بزرگانی چون گوته و شیلر او مجذوب شلینگ شد .
ولی بعد از ۲ سال مجبور شد ینا را ترک کند و به فرانکفورد برود. در آنجا در مدرسه ای که به سبک پستالوزی آموزش میداد مشغول شود.
در آنجا با کاغذ، مقوا و چوب نمونه هایی از اشکال و اجسام بوسیله شاگردان خود ساخت و متوجه گردید که کاردستی و بیان مکنونات خاطر بوسیله حرکات دست، اهمیت شایان در آموزش و پرورش فرد دارد.
در ١٨٨٠ به سویس رفت و تحت نظر پستالوزی به کار آموزش مشغول شد و در عین حال خود نیز به مطالعه بازی های کودکان و موسیقی پرداخت. در آنجا به لزوم اهمیت تحصیلات دانشگاهی پی برد ودر ١٨١١ به دانشگاه گوتینگن ودر ١٨١٢ به دانشگاه برلین رفت. در سال ١٨١٦ به همراه دوستانش در وطن خود، دهکده کیلهو، آموزشگاهی تاسیس کرد و در آنجا به آموزش کودکان از راه بازی و تشویق پرداخت.
اعتقادات فروبل
فروبل مانند روسو معتقد به پاکی سرشت انسان است. تربیت کمک به تحقق استعدادهای کودک است. معلم مانند باغبانی است که شرایط را مساعد و عوامل مزاحم را دور می کند. دوران کودکی دوران رشد بدنی و ظهور سائق هاست. دوران بلوغ دوران بردن عالم بیرونی به عالم درون است و آثار آن به صورت میل به آموختن دانش و کنجکاوی ظاهر می شود. دوران بزرگسالی، دوران هماهنگ ساختن نهایی عالم درونی و بیرونی و وحدت بخشیدن به آموخته ها و درک و فهم و خردمندی است.
فریدریک ویلهلم فروبل
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.