
در دنیای مدرن که قالب ها و فرم های زندگی و تعاملات انسانی و… تغییر کرده توجه به مسائلی که در قدیم زیاد به آن توجه نمیشود الان مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته یکی از این مسائل بحث روانشناسی در همه زمینه ها بخصوص بخش روانشناسی کودک است .
کودک به واسطه اینکه به صورت آزاد و بدون قید و بندهای ظاهری رشد میکندو بسیاری از رفتارها و واکنشهای او از خیلی از پدر و مادرها و مربیان پوشیده است و این موضوع باعث شده پدرو مادرها برای آسودگی از رشد بدون معضل کوک خود به علم روانشناسی اعتقاد پیدا کنند
روانشناسی کودک چیست ؟
روانشناسی کودک مطالعه بر روی عملکرد های خودآگاه و ناخود آگاه کودک می باشد که روانشناسان کودک چگونگی تعامل کودک را با والدین ، خودشان و جهان اطراف بررسی می کنند تا پیشرفت و رشد ذهنی آن ها را متوجه شوند .

امپاتی چیست؟
امپاتی به معنی این است که بتوانید خودتان را جای دیگران قرار دهید . مثلا مادری فرزندش را به گردش می برد. او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند. مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند ، و دراین شلوغی چیز دیگری نمی بیند. و با این شرایط برای کودک دنیا خیلی خسته کننده است …
هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند ، ارتباطهای صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت. روانشناسان معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود ، حل و فصل کند.
اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید . آیا چنین والدینی را دوست دارید؟
خودتان را جای همسر ، معلم ، شاگرد ، فروشنده ، خریدار ، … بگذارید . آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟
توانایی امپاتی را در خود تمرین کنید و افزایش دهید.
خلاء عاطفی چیست
وقتی کودک کمتر مورد توجه قرار بگیرد کم به او محبت شود به مرور دچار خلاء عاطفی میشود و این خلائ عاطفی پیامدهای بسیار زیادی دارد که یکی از مواردی بارز که همیشه در بیشتر بچه ها دیده میشود دروغگویی آنهاست در واقع کودم به لحاظ عاطفی احساس امنیت نمیکند و به همین دلیل شروع به دروغگویی میکند و سعی میکند با دروغگوی نظرها را به خودش چلب کند و کمبود خودش را جبران کند

علائمی که نشان میدهد شما 🔸درونگرا هستید
خیلی ها فکر میکنند درونگراها همان انسان هایر خجالتی هستند که همیشه با خودشانند و صرفا تنها بودن را به در جمع بودن ترجیح میدهند. اما این درست نیست.
برای فرد درونگرا زندگی ذهنی جذابیت بالایی دارد. فرد درونگرا از خلوت کردن با خودش انرژی میگیرد و تمایل به داشتن حلقه دوستی کوچک اما با میزان اعتماد درون گروهی بالا دارد.
این افراد در یک لحظه یک کار مشخص را انجام میدهند و از انجام دادن فعالیتهای متعدد به صورت هم زمان اجتناب میکنند. بنابراین حتی اگر خجالتی هم نباشید ممکن است فردی درونگرا باشید.
خجالتی بودن لازمه درونگرا بودن نیست.
*درباره درونگراها بیشتر بدانید.
*شلوغی در شما استرس ایجاد میکند
کنسرت ها ، کنفرانسها، استادیوم های ورزشی مکان هایی نیستند که شما به آنها تمایل داشته باشید. ترجیح میدهید کمتر در این مکان ها وقت بگذرانید.
*علاقهای بهدیدار با اشخاص جدید ندارید
این مسئله به این معنی نیست که قادر به دوست یابی نیستید. اما برای شما انرژی زیادی میبرد تا بتوانید فرد جدیدی را بشناسید و این بسیار خستگی آور است.
*با برونگراها دوست میشوید
درونگرا و برونگراها معمولا از کنار هم بودن لذت میبرند زیرا مکمل شخصیت های یکدیگر هستند. گاهی اوقات درونگراها نیاز دارند که از پوسته خود بیرون بیایند و در عین حال برونگراها نیز نیاز دارند که زمانی را در خانه بگذرانند.
*مصاحبه را در شروع دوست ندارید
درونگراها میتوانند در مصاحبه خیلی خوب باشند. در ابتدا ممکن است کمی عصبی شوند اما پس از این که فرد مصاحبه کننده را کمی می شناسند با اطمینان میتوانند در آن مصاحبه پیروز شوند.
*دوستی وفادار هستید
درونگراها بسیار صادق و وفادار هستند. انرژی آنها از درون بوجود میآید نه از دیگران. بنابراین برای آنها آسانتر است که با دوست خود صادق باشند.
*گاهی اوقات دوست دارید که هیچ کاری انجام ندهید
برای درونگراها بسیار مهم است که زمانی را تنها با افکار خودشان بگذرانند. اگر برای لحظاتی تمایل به انجام دادن هیچ کاری ندارید و این باعث آرامش شما میشود پس فردی درونگرا هستید.
*برای پاسخ دادن به پیام ها کمی صبر میکنید
دائما به تلفن همراه وصل نیستید. پیامها، ایمیلها و تماس ها را هر وقت که فرصت پیدا کردید پاسخ میدهید.
*به راحتی اعتماد نمیکنید
برای درونگراها بسیار سخت است شخصی را پیدا کنند که به شخصیت درونگرای او احترام بگذارد. بنابراین ارتباط برقرار کردن با دیگران برای شما کمی زمان میبرد و دوستی که انتخاب میکنید باید شخصی باشد که واقعا بتوانید روی او حساب کنید.
*نوشتن را دوست دارید
یا رشتهای را انتخاب میکنید که به نوشتن مرتبط است و یا در اوقات فراغت از نوشتن لذت میبرید. نوشتن راهی است که درونگراها با خود درونی خودشان ارتباط برقرار میکنند و شارژ میشوند.
*مودب و خوشرو هستید
درونگراها معمولا بیشتر به جزئیات و اطرافیان خود توجه میکنند و این باعث میشود میزبان مودب و خوشرویی باشند و مردم از در کنار آنها بودن واقعا لذت ببرند.
*از پیش برنامه ریزی میکنید
شاید زیاد به این مسئله بال و پر ندهید اما وقتی کاری را با برنامه ریزی انجام دهید همه چیز بهتر پیش میرود. وقتی میخواهید با دوستان تان بیرون بروید برنامه ریزی برای شما اهمیت زیادی خواهد داشت.
*انسان فهمیدهای هستید
جوانان درونگرا معمولا فهمیدهتر از سنشان هستند. درونگراها نمیخواهند که تظاهر به دانایی کنند اما گرایش آنها به سمت خرد و کمال است.
*میدانید که چه میخواهید
وقتی بدانید که چه میخواهید یک سری امتیازات بدست آوردهاید: از امتحان کردن چیزهای جدید ترس به خود راه نمیدهید و هیچوقت وقت با شک و دودلی سد راه دیگران نمیشوید.
*انسان متعادلی هستید
انسانهای درونگرا بین اوقات تنهایی و اوقاتی که در جمع هستند تعادل ایجاد میکنند. با جابجایی در این دو موقعیت بدون فدا کردن زندگی اجتماعی خود همچنان پر انرژی میمانند.
این بدین معنی است که بدون این که خودتان را خسته کنید هم کار میکنید و هم سرگرمی های خودتان را دارید.
شما درونگرا هستید؟ آیا میدانید نشانه های درونگرایی چیست ؟ این مقاله را بخوانید و خودتان را بیشتر بشناسید


🔸 افسردگیِ شاد
برای افراد برونگرا بسیار سخت است که علائم افسردگی خود را بروز دهند. آنها علاوه بر اینکه به طور خودآگاه تلاش میکنند که سرزندگی خود را در مقابل دیگران حفظ کنند، ویژگیهای شخصیتیشان نیز به گونهای است که افسردگی را به شکل بیقراری و پرحرفی نشان میدهند. اصطلاح “افسردگان شاد” توصیف خوبی برای این گروه از افراد است. شادی زیاد دونقش دارد، یکی موجب پنهان شدن علائم میشود و دیگری دفاعی است در برابر افسردگی. گاهی وضعیت به گونهای است که با زیاد شدن افسردگی، میزان شادیهای ظاهری نیز زیادتر میشود.
افرادی که میزان برونگرایی در آنان زیاد است، علامتهای افسردگی را مثل کودکان نشان میدهند. در کودکان برخلاف بزرگسالان علائم افسردگی به شکل افت انرژی و غمگینی نیست و بیشتر به شکل بیقراری و پرجنب و جوشی است. افراد برونگرا چون کودک فعالتری دارند، هیجانات معیوب خود را درست شبیه کودکان بروز میدهند. البته آنان علاوه بر آن، آگاهانه نیز تلاش میکنند که خود را همچنان شاد و سرزنده نشان دهند. آنچه این شادی را کمی از نگاه دیگران غیرطبیعی میکند این است که به نظر میرسد حالتهای کلی فرد با شادی او همخوانی ندارد و از طرفی میزان شادمانی او به طرز اغراقآمیزی زیاد است به حدی که اطرافیان را معذب میکند.
